اهمیت علم و مباحث علمی
بسم الله الرحمن الرحیم
دو نظریه در مورد علم:
الف) برخی علم را با تئوری ها و انواع نظریه ها، برداشت ها و نتیجه گیری ها، یکسان می دانند و معیار و ملاک ثابت و روشنی برای محک زدن فرضیه ها و تئوری ها ندارند.
بر همین مبنا اعتقاد دارند علم انسان به جهل تبدیل می شود و دانش بشری ثبات و قوام ندارد، زیرا با روش های تجربی(پراگماتیسمی) و اصالت علم(پوزیتویسم) نمی توانند همه واقعیت های نظام هستی را کشف کنند، و به آنچه که شناخته اند و کشف کرده اند نیز نمی توانند پای بند باشند و به آن ها اصالت بخشند.
ب) در این نظریه علم و آگاهی جاودانه، باورهای جاودانه، فرمول های جاودانه، محاسبات جاودانه، تحلیل ها و راه حل های جاودانه وجود دارد، کهنگی نخواهد پذیرفت و همواره در طول عصر ها و برای همه نسل ها قابل شناخت می باشند.(1)
رد و اثبات:
بطلان نظریه اول کاملا روشن می باشد، درواقع مرور زمان و شکل گیری علوم جدید که مبنای آن ها علومی است که از گذشتگان به ما رسیده، دلیل این ادعا می باشد.
و در اثبات نظریه دوم هم وضع بر همین منوال می باشد، به عنوان مثال دانشمندانی در گذشته قواعد و فرمول های ابتدایی ریاضی و دیگر علوم را کشف کرده و به مرور زمان دانشمندان دیگر آن فرمول ها و قواعد را کامل و تنها در بعضی مراحل اصلاح کرده اند.
اهمیت بحث علمی:
انسان از اولین روزهایی که پا به این دنیای خاکی می گذارد بر طبق غریزه ای که از جانب خدا به او اعطاء شده است دست به شناسایی و یادگیری می زند، و این یادگیری در هر مرحله کامل تر می گردد.
در واقع کودک در ابتدا از راه بینایی، شنوایی، بویایی و لامسه دنیای پیرامون خود را شناسایی می کند و در آخر با رشد عقلی و ذهنی به ابزار پیشرفته ای دست پیدا می کند.
"محققان عقیده دارند که رشد فکری کودک در چهار سال نخست زندگی اش به اندازه سیزده سال بقیه عمرش است و برخی دیگر عقیده دارند که مفاهیمی که کودکان در پیش از پنج سالگی می آموزند، جزو مشکل ترین مطالب است."(2)
با توجه به آنچه که گفته شد، مشخص می شود خداوند به عنوان خالق تا چه میزان به عقل و ذهن توجه داشته که در سریع ترین و کوتاه ترین زمان ، شرایط رشدش را فراهم کرده است.
از همین جهت بایستی به مساله علم بیشتر توجه نمود، و در پیرامون آن بیشتر تحقیق و تفحص انجام داد، تا شاید به کنه و ذات آن بتوان پی برد.
و چه زیبا فرمود مولای متقیان، حضرت امیر المومنین(ع):
اکتسبو العلم یکسبکم الحیاه.
علم و دانش تحصیل کنید که در پرتو آن حیات را به دست آورید. (3)
اگر با دقت به مساله علم توجه کنیم، به خوبی متوجه سخن حضرت علی(ع) خواهیم شد. چراکه تنها در پرتو علم و دانش است که می توان به پیشرفت، سربلندی، آزادی، آسایش، استقلال و ... دست یافت.
و در نقطه مقابل اگر از علم و دانش دور شویم، بایستی منتظر کوه مشکلات باشیم که بر روی دوش ما سوار شود و ما را در زیر فشار شدید خود له کرده و مدفون سازد.
از همین رو اگر به صفحات تاریخ بنگریم، همواره جوامعی که به سلاح دانش مسلح بوده اند از پیشرفت و عزت برخوردار بوده و جوامع دیگر همواره محتاج کمک آن ها بوده اند. تا جایی که گاهی برای رهایی از مشکلات سلطه بیگانه را پذیرفته و گاهی هم از روی عجز و ناتوانی مجبور به پذیرش سلطه بیگانگان شده اند.
به عنوان مثال کشور ایران در گذشته از علم بسیاری بهره مند بود و همین مساله موجب گشته بود تا ایران به کشوری پهناور و قدرت مند در جهان مبدل شود. ولی متاسفانه به مرور زمان توجه به علم کاهش پیدا کرده و همین امر موجب از دست رفتن قدرت و عزت ایران و ایرانیان گشت، تا جایی که خاک ایران تقسیم شده و تحت سلطه بیگانگان قرار گرفت. و این مساله باعث گشت تا علم باز هم نزول پیدا کرده و ایران به کشوری نا توان تبدیل گردد. گویا اصلا ایرانی با آن سابقه درخشان وجود نداشته است. البته خوشبختانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و رهایی از سلطه بیگانگان ایران دوباره به سوی علم قدم برداشت و به پیشرفت هایی دست پیدا کرد که در بعضی موارد جزو محدود کشور های دنیا در آن علم شد، ولی باز هم همچنان بسیار از آنچه باید باشد فاصله دارد و هنوز راه درازی در پیش روی خود دارد.
البته بایستی توجه داشت که علوم بسیاری برای یادگیری وجود دارد، و انسان ها می توانند به هرکدام که علاقه دارند به پردازند. ولی چه خوب است که این سخن امیر المومنین(ع) را همواره مورد توجه قرار دهیم:
العمر اقصر من ان تعلم کل ما یحسن بک علمه فتعلم الاهم فالاهم.
عمر کوتاه تر از آن است که همه چیز را خوب بدانی، پس هر دانشی را که مهم و مهم تر باشد فراگیر. (4)
دسته بندی علوم:
به طور کلی علوم را می توان به دو دسته تقسیم نمود:
الف) علوم الهی
علوم الهی آن دسته از علوم هستند که موجب رسیدن انسان به خدا می شوند و در پرتو آن ها به خلق خدا برای هدایت کمک می شود.
ب) علوم دنیوی
آن دسته از علوم می باشند که تنها وظیفه ی ارضای شکم و شهوت را بر عهده دارند.
با توجه به این دسته بندی هرکدام از علوم می توانند الهی و یا دنیوی باشند، به این معنا که اگر برای هدایت فراگرفته شوند الهی و اگر برای ارضا قوای نفسانی باشند، دنیوی هستند.
به عنوان مثال کشف نیروی اتم، کشفی بزرگ بود که در قسمتی از زمان به علم دنیوی تبدیل گشت و موجب هلاکت انسان هایی بی گناه شد. و البته از همین علم می توان برای خدمت به انسان ها و وسیله ای برای رسیدن به سعادت بهره گرفت.
حضرت رسول اکرم(ص) فرموده اند:
سلوا الله علما نافعا و تعوذوا بالله من علم لا ینفع.
از خدا، علم سودمند بخواهید و از علمی که سودی ندارد، به خدا پناه ببرید. (5)
ثمره و پاداش تحصیل علم:
فراگیری علم ثمرات بسیاری دارد که در اینجا به تعدادی از آن ها اشاره می کنیم:
1) باز شدن فکر و ذهن
2) پیشرفت اقتصادی
3) به دست آوردن آزادی و استقلال(رهایی از استبداد، استکبار و استعمار)
4) توانایی در رویارویی با مشکلات
5) عزت و سربلندی
بزرگترین پاداش:
همانگونه که در بالا اشاره شد، فراگیری و تحصیل علم و دانش دارای ثمرات بسیاری است که به برخی از آن ها اشاره شد. و در اینجا مناسب است تا بزرگترین پاداش و ثمره تحصیل علم را از زبان حضرت محمد(ص) بیان نماییم:
فضل العالم علی غیره کفضل النبی علی امته.
برتری دانشمند بر غیر خود، مانند برتری پیامبر بر امتش می باشد.(6)
با توجه به آنچه گفته شد معنای این سخن مشخص می باشدف زیرا همانگونه که پیامبران امت خود را از جهل به سوی علم و سعادت هدایت می کنند، دانشمندان و عالمان واقعی هم با علم خود به انسان های دیگر کمک کرده و آن ها را در رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی یاری کرده و موانع را از جلوی پای آن ها بر می دارند.
و سخن خود را با این حدیث شریف به پایان می بریم:
یکی از انصار محضر رسول الله(ص) رسید و گفت: یا رسول الله! حضور در تشییع جنازه بهتر است یا حضور در مجلس عالم؟
حضرت فرمودند: ارزش حضور در محضر علم از شرکت در هزار تشییع جنازه، از عیادت هزار مریض، از هزار شب زنده داری، هزار روزه، هزار درهم صدقه در راه خدا، هزار سفر حج غیر واجب و از هزار غزوه بالاتر است.(7)
منابع و مآخذ
1) مجموعه الگوهای رفتاری امام علی(ع)، علم و هنر، محمد دشتی، چاپ اول، پاییز 1380، سازمان تحقیقات نیروی مقاومت بسیج، صفحه 19
2) من کودکم را دوست دارم، زهیر خوشگو تهرانی، چاپ اول، زمستان 1385، انتشارات مهر امیر المومنین(ع)، صفحه46
3) غرر الحکم، الفصل الحادی عشر فی آثار المعرفه العلم الحیاه، صفحه63، حدیث755، دفتر تبلیغات، 1366
4) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد20، صفحه262، انتشارات کتابخانه عمومی آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1337
5) نهج الفصاحه، ترجمه علی اکبر میرزایی، صفحه555، حدیث2520، انتشارات چاف، چاپ اول1385
6) یکصد و پنجاه موضوع از قرآن کریم و احادیث اهل بیت، اکبر دهقان، صفحه580، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، چاپ اول1382
7) سیری در رساله حقوق امام سجاد(ع)، سلسله گفتارهای حضرت آیت الله یثربی، جلد اول، صفحه523، انتشارات فرهنگ آفتاب، چاپ سوم1384