سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیبایی و آراستگی ظاهر

بشر و کمال گرایی:

خداوند متعال از کامل ترین وجود برخوردار است، وجودی مستقل، نامحدود، بی نیاز و واجب. از این رو او مخلوقاتش را تا حد امکان و به نسبت بهره پذیریشان، شبیه به خود آفرید.

لذا مخلوقاتِ وابسطه، محدود، نیازمند و ممکن همواره سعی در رسیدن به مبدا و شباهت هرچه بیشتر با او را دارند.

در میان مخلوقات، انسان شبیه ترین وجود به خدا را دارد (البته شباهت در ذات نیست، بلکه شباهت در صفات می باشد). از این رو انسان همواره به دنبال رسیدن به کمال و رشد می باشد.

حس قدرت طلبی، ثروت اندوزی، زیبایی و ... همه و همه در پی ارضای نیاز کمال گرایی انسان می باشد.

البته انسان موجودی می باشد که در کمترین واگذاری به خود، به سرعت به انحراف رفته و با زیاده روی در ارضای نیاز های خود، آسیبی جدی به خودش و دیگران وارد می سازد.

به عنوان مثال انسان به دنبال قدرت برای ادامه حیات می باشد، تا بتواند نیاز های خود و دیگران را برطرف سازد. ولی این نیاز رو به افراط گذاشته و سبب جنگ ها و سلطه ها گشته است.

و یا انسان برای رسیدن به آسایش نیاز به وسایلی دارد که در قالب لباس، غذا، مسکن و... می توان از آن ها نام برد. از این رو بایستی برای رسیدن به هرکدام هزینه ای پرداخت کند، که این هزینه در هر زمان به گونه ای خاص می باشد. ولی متاسفانه عدم کنترل این احساس نیاز و به خود واگذاری انسان سبب ایجاد شکاف طبقاتی و ظلم شد.

از دیگر مواردی که انسان به دنبال کمال در آن می باشد، زیبایی و آراستگی ظاهر می باشد.

همانگونه که در بالا توضیح دادیم، انسان به دنبال این است تا خود را به خدا بیشتر شبیه سازد، و با توجه به این نکته که خداوند از بالاترین درجه زیبایی و جمال برخوردار می باشد، و خود او احساس نیاز به زیبایی را به انسان هدیه کرد، لذا انسان به طور غریزی در پی دست یافتن به زیبایی می باشد.

ولی متاسفانه بازهم انسان به خطا رفته و دست به افراط زده است، به خیال این که در حال دست یافتن به زیبایی می باشد.

با توجه به مقدمه ای که ذکر شد در این مختصر به مساله زیبایی و آراستگی ظاهر در اسلام و راهکار های آن می پردازیم.

قرآن و آراستگی:

قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتىِ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ.(اعراف، 32)

بگو: «چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفریده، حرام کرده است؟!»

همانگونه که از آیه فهمیده می شود خداوند زینت را برای انسان آفریده و لذا حس و نیاز رسیدن به آن را هم بایستی درون انسان قرار داده باشد. چراکه اگر اینگونه نبود خداوند دست به کاری عبس و بیهوده زده بود، چون معنی ندارد خداوند زینت را برای انسان بیافریند ولی حسی و نیازی برای رسیدن به آن درون انسان قرار نداده باشد.

به گواهى روانشناسان، حس زیبایى یکى از چهار بعد روح انسانى است، که به ضمیمه حس نیکى، و حس دانایى، و حس مذهبى، ابعاد اصلى روان آدمى را تشکیل مىدهند، و معتقدند تمام زیبائی هاى ادبى، شعرى، صنایع ظریفه، و هنر به معنى واقعى همه مولود این حس است، با وجود این چگونه ممکن است، یک قانون صحیح، این حس اصیل را در روح انسان خفه کند، و عواقب سوء عدم اشباع صحیح آن را نادیده بگیرد.(1)

پس بایستی به دنبال حد اعتدال بود و از آن به زیبایی و آراستگی حقیقی دست یافت. از این رو برای روشن شدن موضوع مورد بحث به احادیث اهل بیت عصمت و طهارت مراجعه می کنیم و بحث را در اطراف آن ها پی گیری می کنیم.

تقسیم بندی احادیث:

1) امر به زینت و آراستگی

2) تعیین مصداق

3) نهی از شهرت (لباس شهرت) و تشابه (نسبت به کفار) در زینت و آراستگی

در ادمه به هرکدام از موارد ذکر شده پرداخته و پیرامون هرکدام بحث می کنیم، تا از این راه به حد اعتدال و نظر واقعی اسلام دست پیدا کنیم.

امر به زینت و آراستگی:

اگرچه در این قسمت بنا به بررسی روایات می باشد، ولی خوب است ابتدا آیه ای از قرآن را برای اثبات ادعای خود بیاوریم و بعد به احادیث بپردازیم.

یَابَنىِ ءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَکمُْ عِندَ کلُِّ مَسْجِد.(اعراف، 31)

اى فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید!

همانگونه که مشاهده می شود خداوند برای حضور در مراسم عبادی که حتی در بعضی مواقع به صورت فردی برگذار می گردد، امر به آراستگی و زینت می کند و از این رو اهمیت بحث نمایان می گردد، چراکه خداوند در قرآن به کلیات و مسائل اهم پرداخته است و هیچ گاه مسائل جزئی و کم اهمیت را در آن مطرح نکرده است.

پس این مساله بسیار پر اهمیت می باشد که خداوند آن را بیان می دارد. در اینجا برای مشخص شدن میزان اهمیت آراستگی و زینت به سخن رسول گرامی اسلامی مراجعه می کنیم، تا به اهمیت مساله و تاثیر آن بیشتر واقف شویم.

قال رسول الله(ص):

اغسلوا ثیابکم و خذوا من شعورکم و استکانوا و تزیّنوا و تنظفّوا فان بنی اسرائیل لم یکونوا یفعلون ذلک فزنت نسائهم.(2)

لباس های خود را بشویید و موهای خود را بگیرید و مسواک بزنید و آراسته شوید و نظافت کنید. زیرا قوم بنی اسرائیل این کار را انجام نمی دادند، پس در نتیجه زنانشان زنا دادند.

با توجه به این روایت مشخص می شود که زینت و آراستگی دارای تاثیرات اجتماعی بسیار زیادی می باشد، که با اهمیت ترین این تاثیرات مساله خانواده و استحکام آن می باشد. که در روایت به خوبی نمایان می باشد، به این صورت که بنی اسرائیل از زینت خود باز ایستادند و کوتاهی کردند تا جایی که زنان آن ها به افراد دیگر که از آراستگی برخوردار بودند روی آوردند.

تعیین مصداق:

قال الباقر(ع):

کنا نلبس المعصفر فی البیت.(3)

ما در منزل لباس رنگی می پوشیم.

با توجه به این حدیث مشخص می شود که اهل بیت در منزل به صورت دیگری لباس می پوشیدند که با بیرون از خانه فرق می کرد. چراکه در روایات دیگری بیان شده پوشیدن لباس های رنگی(معصفر در لغت به معنای لباسی که رنگ قرمز گرفته) در بیرون خانه دارای کراهت می باشد.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):

إِنَّ الْحُمْرَةَ مِنْ زِینَةِ الشَّیْطَانِ وَ الشَّیْطَانُ یُحِبُّ الْحُمْرَةَ وَ لِهَذَا کَرِهَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) الْمُعَصْفَرَ لِلرِّجَال. (4)

و در روایت دیگری امر به رنگ کردن مو شده ایم. در آنجا که حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند:

غیّروا الشیب و لا تشبّهوا بالیهود.(5)

پیری خود را تغییر دهید و خود را مانند یهودیان نکنید.(یهودیان موها و محاسن خود را رها می کردند تا به صورت سفید، بلند شود)

همچنین در روایات نقل شده است که رسول اکرم(ص) برای مو های خود از روغن استفاده می کردند. از این رو با توجه به این که عمل رسول اکرم سنت می باشد، پس استفاده کردن از روغن مستحب می باشد.

وکان یدهن باصناف من الدهن.(6)

و در روایات آمده که بیشتر لباس های پیامبر(ص) سفید بوده و ایشان امر به پوشیدن لباس های سفید می کردند.

و کان اکثر ثیابه البیاض، و یقول: البسوها احیاکم و کفّنوا فیها موتاکم. (7)

نهی از شهرت و تشابه در زینت و آراستگی:

اسلام دینی است که تمامی احکام خود را بر اساس مصالح و مفاسد وضع کرده است. و هر آنچه را که امر به انجامش کرده بر اساس مصلحتی بوده که در آن وجود دارد و هر آنچه را که نهی از آن کرده بر اساس مفسده ای بوده که درونش قرار دارد.

مساله زینت و زیبایی هم از همین مقوله می باشد و به خاطر مصالح فردی و اجتماعی، امر و به خاطر مفاسد، خصوصا مفاسد اجتماعی، نهی در آن وارد شده است. که موضوع مورد بحث ما در این قسمت می باشد.

الف) نهی از تشابه

اسلام دینی است که از همان ابتدای تشریع به شدت با کفر و شرک به مبارزه پرداخت تا جایی که حتی تشبه به کفار را حرام کرد و اهل بیت به شدت اصحاب خود را از تشبه به کفار در پوشش و زینت نهی می کردند.

و فی الفقیه: قال رسول الله(ص):

ان المجوس جزّوا لحاهم و وفّروا شواربهم، و انا نحن نجزّ الشوارب و نعفی اللّحی. (8)

زرتشتیان ریش خود را تراشیده و سبیل را می گذارند تا زیاد شود، ولی ما سبیل خود را می زنیم و محاسن خود را رها می کنیم.

البته بایستی توجه شود که رعایت حد اعتدال لازم می باشد و بایستی به عرف هم توجه نمود. به عنوان مثال علما به مرور زمان که سنشان بالا می رود محاسن خود را بلند تر می کنند، و به این صورت نیست که از جوانی محاسنی بلند داشته باشند.

مورد دیگری که در روایات مورد نهی واقع شده است، مساله تشبه مردان به زنان و بالعکس می باشد.

کان رسول الله یزجر الرجل یشبّه بالنساء و ینهی المراه ان تشبّه بالرجال فی لباسها.(9)

پیامبر اکرم(ص) نهی می فرمود از اینکه مرد لباس زن را بپوشد و زن لباس مرد را بپوشد.

البته بایستی توجه نمود که منظور این نیست که مردان مثلا دامن بپوشند، بلکه لباس هایی که شبیه لباس جنس مخالف می باشد منظور است. به عنوان نمونه بلند کردن مو در مردان، کوتاه کردن مو در زن ها، پوشیدن لباس های چسبان در مردان، استفاده از زینت های زنانه مثل گردنبند، گوشواره و ... مراد است.

مساله دیگری که جا دارد در این محل مورد بحث واقع شود، مساله استعمال عطر و بوی خوش می باشد.

استفاده از عطر از سنت پیامبر و اهل بیت می باشد و بسیارمورد تاکید واقع شده است. و در اینجا ما یک حدیث را مورد بررسی قرار می دهیم.

قال رسول الله(ص):

خیر طیب الرجال ما ظهر ریحه و خفی لونه و خیر طیب النساء ما ظهر لونه و خفی ریحه. (10)

بهترین عطر، برای مردان آن است که بویش، ظاهر و رنگش مخفی باشد. و بهترین عطر برای زنان آن است که رنگش، ظاهر و بوی آن مخفی باشد.

در این روایت به دو مساله توجه شده است.

مورد اول پسندیده بودن و تاکید بر استفاده از عطر هم برای زن و هم برای مرد است.

مورد دوم توجه دادن زنان به مسائل اجتماعی و جلوگیری از فساد در جامعه می باشد. به این معنا که زنان بایستی توجه داشته باشند که با افعال خود شرایط سوء استفاده افراد سودجو را فراهم نیاورند، و مواظب باشند تا مورد سوء استفاده آن ها واقع نشوند.

در روایت دیگری از حضرت رسول(ص) می خوانیم:

اذا استعطرت المرأه فمرّت علی القوم لیجدوا ریحها فهی زانیه. (11)

اگر زنی خود را برای این که بوی او را احساس کنند، به خود عطر زده و از آن گروه عبور کند، زنا کار محسوب می شود.

با استفاده از این حدیث متوجه می شویم که علت مورد نهی واقع شدن زنان در مورد استعمال عطر، تنها جلو گیری از رواج فساد در جامعه می باشد. زیرا هر نوع خود نمایی و جلوه گری در زن ها موجب تحریک مردان و به تبع آن گرفتاری جوانان در فساد خواهد بود.

و دلیل این ادعای ما روایتی دیگر از حضرت رسول اکرم(ص) می باشد:

النساء حباله الشیطان. (12)

زنان دام های شیطان هستند.

و همانگونه که در بالا هم اشاره ای کوتاه داشتیم، علت این همه سفارش، بد بودن زنان نیست. بلکه زن ها به علت زیبایی، عواطف و علاقه به نشان دادن زینت و زیبایی خود به دیگران، اگر به موقع کنترل نشوند موجب تحریک مردان شده و باعث بروز گناه و فساد می شوند.

چراکه مردان به سادگی تحت تاثیر زن ها قرار گرفته و شهوت آن ها را از پای در می آورد. لذا آنگونه که گاهی اوقات گفته می شود، اسلام به زن ها ظلم و یا بی احترامی نکرده، بلکه خصوصیات مردان و زنان است که موجب وضع این محدودیت ها از طرف خداوند گشته است.

ب) نهی از شهرت

مورد دیگری که در مساله پوشش، مورد نهی واقع شده است، لباس شهرت می باشد. لباس شهرت، لباسی است که بر طبق عرف نبوده و مورد قبول عرف واقع نشده باشد. به طوری که اگر مردم فردی را در آن لباس مشاهده نمایند تعجب کرده و او را با انگشت به همدیگر نشان می دهند. مثل فردی که گونی به دور خود بپیچد و داخل خیابان شود.

قال علی(ع):

ان الله یبغض شهره اللباس. (13)

خداوند شهرت در لباس را مبغوض می دارد.

نهی در مورد لباس شهرت، شاید به علت هنجار شکنی و ایجاد مفسده در جامعه می باشد. و دلیل دیگر آن ممکن است به خاطر نیت این کار باشد.

زیرا فردی که لباس شهرت می پوشد، این عمل را به علت جلب توجه دیگران انجام می دهد و درواقع با این نیت به خدا شرک می ورزد. و هرکاری که برای غیر خدا انجام شود، شرک ورزیدن به خدا محسوب می شود.(البته شرک خفی و موجب خروج از دین نمی باشد)

و برای اثبات این ادعا می توان به این روایت استناد کرد:

قال رسول الله(ص):

من اخذ یلبس ثوبا لیباهی لینظر الناس الیه لم ینظر الله حتی ینزعه. (14)

کسی که لباسی را بپوشد تا مباهات کند و مردم به او نگاه کنند، خداوند به او نظر نمی کند تا اینکه لباس را بیرون آورد.

نکته:

بایستی توجه داشت که بعضی لباس ها ممکن است هم لباس شهرت به حساب بیایند و هم لباس تشبه. مثل کروات که در زمان حاضر و در جامعه فعلی ما هم لباس شهرت می باشد و هم لباس تشبه به کفار. لذا به این دو دلیل از دو ناحیه مورد نهی واقع شده و حرمت آن قطعی می باشد.

از این رو حرمت کروات زمانی از بین می رود که این دو نهی از روی آن برداشته شوند. یعنی هم مورد پذیرش اکثر مردم جامعه واقع شود و هم دیگر لباس مختص کفار به حساب نیاید. مثل کت و شلوار که در ابتدا از این دو ناحیه دارای حرمت بود ولی به مرور زمان با خروج از شهرت و تشبه مثل دیگر البسه گشت.

منابع و مآخذ:

1) تفسیر نمونه، جلد6، صفحه 151، دار الکتب الإسلامی، چاپ اول، 1374

2) نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه29، حدیث71

3) وسائل الشیعه، جلد5، صفحه30، حدیث5811، موسسه آل البیت قم، 1409ه.ق

4) وسائل الشیعه، جلد3، صفحه253، حدیث3514، موسسه آل البیت قم، 1409ه.ق

5) نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه332، حدیث1450

6) سنن النبی، سید محمد حسین طباطبائی، ترجمه عباس عزیزی، صفحه142، حدیث256، انتشارات صلاه، چاپ دوم، 1382

7) سنن النبی، سید محمد حسین طباطبائی، ترجمه عباس عزیزی، صفحه166، حدیث312، انتشارات صلاه، چاپ دوم، 1382

8) سنن النبی، سید محمد حسین طباطبائی، ترجمه عباس عزیزی، صفحه134، حدیث230، انتشارات صلاه، چاپ دوم، 1382

9) یکصد و پنجاه موضوع از قرآن کریم و احادیث اهل بیت، اکبر دهقانی، صفحه 564، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، پاییز 1382

10) نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه160، حدیث683

11) نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه429، حدیث1925

12) نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه455، حدیث2055

13) یکصد و پنجاه موضوع از قرآن کریم و احادیث اهل بیت، اکبر دهقانی، صفحه 564، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، پاییز 1382

14) یکصد و پنجاه موضوع از قرآن کریم و احادیث اهل بیت، اکبر دهقانی، صفحه 564، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، پاییز 1382