سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوان و خود ارضائی

بسم الله الرحمن الرحیم

جوان و نیاز جنسی

انسان موجودی می باشد متشکل از نیاز های گوناگون، که بایستی برای ادامه حیات خود به آن ها رسیدگی بنماید. چراکه در غیر این صورت حیات خود را به خطر می اندازد.

یکی از نیاز های ضروری انسان، نیاز جنسی می باشد که در آستانه بلوغ و بعد از بلوغ ظهور پیدا می کند. و این نیاز به گونه ای می باشد که بر تمامی اعضاء و جوارح و حتی روح و ذهن انسان تاثیر می گذارد.

از این رو رسیدگی به این نیاز بسیار با اهمیت می باشد و البته بایستی بسیار با احتیاط به آن پرداخته شود، چراکه افراط و تفریط در آن موجب خسارت های جبران ناپذیری می گردد.

لذا بایستی بهترین راه را برای ارضاء این نیاز پیدا کرد، تا بتوان آن را کنترل کرده و در راه صحیح از آن استفاده کرد.

ارضاء نیاز جنسی

برای ارضاء این نیاز چند راه در پیش روی ما قرار دارد، که در زیر به آن ها اشاره کرده و توضیحی پیرامون آن می دهیم.

1- ازدواج(شرعی، غیر شرعی)

اولین راه برای ارضاء این نیاز ازدواج می باشد، به معنای اینکه یک زن و یک مرد باهم رابطه جنسی برقرار بکنند.

2- رهبانیت

به معنای این که زن و مرد غریزه جنسی خود را مهار کرده و آن را سرکوب نمایند. و از ارضاء آن جلوگیری نمایند.

3- همجنس گرایی

به معنای این که دوجنس موافق(دو مرد و یا دوزن) به همدیگر مشغول شده و از این طریق به ارضاء این نیاز خود بپردازند.

4- خود ارضائی(استمناء)

خود ارضائی یعنی یک فرد(زن یا مرد) به تنهایی باخود کاری کند که موجب انزال گردد، و در واقع طرف دیگر شخصیتی خیالی است که فرد او را در خیال تصور کرده و یک آمیزش خیالی انجام می دهد.

طبق آنچه بیان شد، ارضاء این نیاز از چهار طریق امکان پذیر می باشد و به علت گستردگی بحث ما تنها در این قسمت به مساله خود ارضائی(استمناء) می پردازیم و در مورد سه مساله دیگر در آینده به بحث می پرازیم.

خود ارضائی(استمناء)

همانگونه که توضیح داده شد، در خود ارضائی پسر و یا دختر، جنس مخالف را در ذهن خود تصور کرده و با او عمل زناشویی انجام می دهند و برای انزال و تحریک جنسی در بیشتر مواقع از دست خود استفاده می نمایند.

ما در این جزوه از دو منظر در مورد خود ارضائی به بحث می پردازیم:

الف) ازجهت اسلامی

ب) از جهت علمی

اسلام و خود ارضائی

طبق آنچه که از آیات و روایات به ما رسیده است، استمناء از گناهان کبیره می باشد و همه علما به اتفاق قائل به حرمت آن می باشند. و در این قسمت ما تعدادی از این آیات و روایات را نقل می نماییم.

سُئِلَ الصَّادِقُ(ع) عَنِ الْخَضْخَضَةِ فَقَالَ إِثْمٌ عَظِیمٌ قَدْ نَهَى اللَّهُ عَنْهُ فِی کِتَابِهِ وَ فَاعِلُهُ کَنَاکِحِ نَفْسِهِ وَ لَوْ عَلِمْتَ بِمَا یَفْعَلُهُ مَا أَکَلْتَ مَعَهُ فَقَالَ السَّائِلُ فَبَیِّنْ لِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ فِیهِ فَقَالَ قَوْلُ اللَّهِ فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ وَ هُوَ مِمَّا وَرَاءَ ذَلِکَ.(1)

از حضرت صادق(ع) از حکم استمناء می پرسند، آن حضرت می فرماید:

گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرموده است و استمناء کننده مثل این است که به خودش نکاح کرده و اگر کسی را که چنین کاری می کند، بشناسم با او همخوراک نخواهم شد.

راوی حدیث می پرسد: از کجای قرآن حکم آن فهمیده می شود؟

حضرت فرمودند از آیه"هرکس با غیر از همسر و کنیزش شهوتش را دفع کند، ایشان تجاوز کارانند"(مومنون،5)

و در دسته ای دیگر از روایات فردی که استمناء می کند وعده عذاب او همان وعده عذاب فردی است که با او لواط شده است.

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) یَقُولُ ثَلَاثَةٌ لَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ النَّاتِفُ شَیْبَهُ وَ النَّاکِحُ نَفْسَهُ وَ الْمَنْکُوحُ فِی دُبُرِهِ.(2)

سه دسته اند که خداوند با ایشان سخن نمی گوید و به نظر رحمت به ایشان نمی نگرد و پاکشان نفرموده و برایشان عذاب دردناک است:

کسی که موی سفیدش را بکند(تا نمایش دهد جوان است) و کسی که به وسیله عضو خودش شهوتش را خارج کند و کسی که با او لواط کرده شود.

و در دسته ای دیگر از روایات فردی که استمناء می کند، ملعون خوانده شده است.

قَالَ النَّبِیُّ(ص) نَاکِحُ الْکَفِّ مَلْعُونٌ(3)

با توجه به اینکه تمام افراد برای ورود به بهشت نیازمندِ شفاعت اهل بیت هستند، و لعن توسط اهل بیت با شفاعت سازگار نیست، لذا فردی که استمناء می کند در صورت عدم توبه عاقبت دردناکی را تجربه خواهد کرد.

و در دسته ای دیگر از روایات، استمناء فاحشه خوانده شده است.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْخَضْخَضَةِ فَقَالَ هِیَ مِنَ الْفَوَاحِشِ.(4)

علامه طباطبایی در تفسیر خود ذیل آیه 135 سوره مبارکه آل عمران در مورد معنای فاحشه می گوید:

کلمه" فاحشة" به معناى هر عملى است که متضمن فحش یعنى زشتى باشد، ولى بیشتر در زنا استعمال مىشود.

و از دیگر روی خداوند اعراض از فاحشه را از صفات افراد با ایمان می داند و می فرماید:

وَ الَّذِینَ یجَْتَنِبُونَ کَبَئرَِ الْاثمِْ وَ الْفَوَاحِش.(شوری، 37)

همان کسانى که از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب مىورزند.

لذا با توجه به این گونه از آیات و روایات هیچ گونه جای شک و شبهه ای در حرمت استمناء باقی نمی ماند.

علم و خود ارضائی

پزشکان و روانشناسان در مورد خود ارضائی تحقیقات خوبی انجام داده اند، و پرده از چهره واقعی آن برداشته اند.

شاید در نگاه اول ، استمناء مفید بنظر برسد و راه مناسبی برای ارضاء جنسی جوانان قبل از ازدواج باشد ولی تحقیقات نشان می دهد که استمناء عوارض جدی ای را به دنبال داشته که عوارض آن در مواردی تا آخر عمر گریبان گیر فرد خواهد بود.

ما در این بخش تعدادی از آن عوارض را بیان می داریم تا شاید از این طریق کمکی هرچند ناچیز به جوانان کرده باشیم.

مسیر عصبی یک تحریک جنسی تا انزال

برای درک مضرات استمناء ابتدا مسیر عصبی یک تحریک جنسی تا انزال را طی عمل نزدیکی بطور ساده مرور میکنیم. ابتدا نعوظ با تحریکات دو مسیر (یکی مسیر رفلکسی (reflex genic) که ناشی ازتحریک حس پنجگانه بخصوص لامسه و بینائی , و دیگری مسیر ذهنی (psychogenic) که ناشی از تحریکات ذهنی است) صورت می گیرد.

از طریق این دو مسیر مراکز نخاعی و فوق نخاعی (supra spinal) و سیستم عصبی مرکزی و هیپوتالاموس , ابتدا منجر به بروز نعوظ و سپس ادامه و استمرار تحریکات مراکز جنسی مغز، شدت تحریکات به حدی بالا میرود که به حد آستانه ارضای جنسی فرد برسد و عمل انزال صورت گیرد .

این مسیر طبیعی تا انزال، با عمل نزدیکی میتواند رخ دهد و یا طی مرحله REM خواب (rapid eye movement) انجام شود.(خواب شامل چندین مرحله سطحی تا عمقی میباشد. در یکی از این مراحل، حرکت سریع کره چشم وجود دارد که به این مرحله REM گقته میشود).

در این مرحله در افراد سالم نعوظ آلت تناسلی ایجاد شده و خواب دیدن و رویا نیز رخ میدهد. طی نعوظ ممکن است همراه با تحریکات جنسی ناشی از رویای شبانه، میزان تحریکات به حد آستانه انزال رسیده و منجر به ارضای جنسی و انزال طبیعی گردد (محتلم شدن یا جنابت ).

آنچه توضیح داده شد مسیر طبیعی ارضای جنسی و انزال بود ولی طی عمل استمناء مسیر تحریکات رفلکسی ناشی از حس های پنج گانه، بجای حس لمس تمامی بدن، محدود به حس لمس موضعی ناحیه محدودی از آلت تناسلی میباشد. همچنین تحریک سایر احساس مانند بینائی، شنوائی و حتی بویائی که طی عمل نزدیکی اهمیت دارد در حد صفر خواهد بود.

لذا جهت رسیدن به آستانه ارضای جنسی، لازم است مسیر ذهنی (psychogenic) جبران کمبود تحریکات مسیر رفلکسی و حسی را بنماید، لذا با فشار ذهنی و عصبی مضاعف، مغز مسیر را به سمت رسیدن به حد آستانه انزال طی میکند. که این فشار مضاعف میتواند با تکرار، عوارض عصبی ببار آورد. و همچنین بتدریج مرکز عصبی تحریکات جنسی با کاهش آستانه ارضای جنسی وانزال، سعی در جبران این کمبود تحریکات حسی را خواهد کرد تا مغز فشار کمتری را متحمل گردد.

و در نتیجه با کاهش آستانه ارضای جنسی بتدریج فرد مبتلا به زود انزالی (premature ejaculation) خواهد شد. که عارضه شایع ناشی از استمناء میباشد. بدین معنی که زمانی که فرد تحت تاثیر تحریکات اندک جنسی قرار میگیرد حتی زمانی که تصمیم به عمل نزدیکی میگیرد، مسیرهای عصبی مرکزی جنسی فعال شده و با سرعت بیشتر، مدت زمان کمتر و با تحریکات جنسی کمتر و با توجه به کاهش آستانه انزال، در مدت زمانی کمتری فرد را به مرحله انزال و ارضای جنسی میرساند.

ضعف جنسی و ذهنی

در دفع شهوت طبیعی، انسان احتیاجی ندارد که از قوای تخیلی و مغزی خود استفاده کند. در صورتی که در استمناء مجبور است صحنه های خاصی را در فکر خود مجسم کند تا دفع شهوت شود و همین تجسم ها است که قوای فکری و ذهنی را آنچنان فرسوده می کند که در مدت کوتاهی به کلی از کار می افتند و انسان مبتلا به چنین عادت شومی به فراموشکاری و کند ذهنی مبتلا می شود.(5)

همچنین ساموئل اون ویر در بخش 9 کتاب خود با عنوان "ازدواج موفق" اینطور می نویسد که:

تصورات جنسی و تخیلات شهوانی سبب ایجاد ضعف جنسی و ذهنی می شوند. شاید در نگاه اول اینگونه افراد نرمال به نظر برسند و مانند افراد عادی تحریک پذیر باشند، اما زمانی که می خواهند با طرف مقابل ارتباط برقرا کنند و خواسته های او را براورده سازند، به سرعت ارضاء می شوند، آلت تناسلی به حالت اولیه باز می گردد، در بدترین حالت ممکن قرار می گیرند، و دچار ناامیدی و افسردگی می شوند. آنها در توهمات جنسی خودشان را غرق کرده اند که این توهمات هیچ ارتباط و یا شباهتی به دنیای واقعی ندارند. به همین دلیل هنگامیکه در شرایط طبیعی قرار می گیرند، نمی توانند از خود واکنش مناسب نشان داده و شکست می خورند.

جنون و دیوانگی

دکتر اسـپایـتک متخصص برجسته کالبد شناسی امریکایی و رئـیس جامعه عصب شناختی نیـویورک در کـتـاب خـود بـا عنوان "انرژی خالق" اظهار میدارد کـه:

جنـون هـای متفاوتی بـه واسـطه ی خـود ارضایی و آزار و اذیت های جنسی پدید خـواهد آمـد، چراکه مایـع مـغزی ابتـدا سـرشـار از لسیـتـین است و سپس بـواسطه انـزال غیـرمترقبه، از لسیتین خالی می شود. به همین دلیل ارگان ها بـه جـای آن باید از سایر بافت ها و اعصاب موجود در مغز استفاده کنند.

ساموئل اون ویر، فیلسوف، انسان شناس، و محقق امور جنسی و روانشناس بخش مطالعات جنسی، در کتاب خود با عنوان "یادگیری علوم فردی" تصریح می دارد که:

در خصوص افرادی که به شخصه استمناء می کنند، به راحتی می توان گفت که چه ایرادی می تواند بوجود آید. زمانی که آنها خود ارضایی می کنند، در حال ارتکاب به جرم در برابر طبیعت هستند. وقتی انزال به واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب ایجاد می شوند که این حرکات برای هر مردی کاملاً قابل درک و تشخیص است و به واسطه ی تاثیر خالی بودن کیسه های منی، این کیسه ها سعی می کنند تا خود را پر کنند و به همین دلیل هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد با همان حرکات کرمی شکل، جذب می شود. این سیگنال ها به مغز فرستاده می شوند، به همین دلیل مایع مغزی زیادی در این میان از بین می رود، و در نتیجه فرد از نظر ذهنی خسته می شود. بد نیست بدانید که تعداد بیشماری از مردها به دلیل عمل منفور خودارضایی دیوانه شده اند.

ضعف بینایی و از کار افتادن حس شنوایی

از دیگر عوارض خود ارضائی، ضعف بینایی و شنوایی می باشد. چراکه این کار فشار زیادی به چشم و گوش وارد ساخته و آن ها را فرسوده می سازد.

مبتلایان و خصوصا آن هایی که از لحاظ جسمانی ضعیف بوده اند غالبا پرده مانندی جلو چشم خود می بینند که به شدت آنها را ناراحت می کند و وقتی چشم های خود را می بندند نیز ناراحتند و در صورت ادامه پیدا کردن این ناراحتی چشم شان سیاهی رفته و دچار سرگیجه می شوند و به زمین می افتند. همچنین به طور مداوم صدای ناهنجاری در گوش خود احساس می کنند. (6)

خلاصه پیامدهای خودارضایی

1- مرحله مشکل ساز (Problematic)

در افرادی که مدتی است گرفتار خودارضایی بیمارگونه و به شکل اعتیاد شده اند(روزانه بیش از ?تا ?بار):

الف. خستگی و کوفتگی (Fatigues/Tiredness)

ب. عدم تمرکز حواس (Lack of concentration)

ج. ضعف حافظه (Poor memory)

د. استرس و اضطراب (Stress/Anxiety)

2- مرحله گرفتاری شدید (Severe)

بروز علایم زیر در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است که شدت ابتلای وی یا مدت آن بیش از مرحله اول است و فرد حتی در روز ? تا ? بار استمناء می کند و در نتیجه عوارض شدیدتری ظاهر شده است:

الف. خستگی و کوفتگی (Fatigues/Tiredness)

ب. نوسان خلق یا تغییرات سریع خلقی (Mood swings)

ج. حساسیت بیش از حد و زودرنجی ( Irritability)

د. کمردرد (Lower back pain)

ه. نازک شدن موها (Thinning hair)

و. ناتوانی جنسی زودرس در جوانی (Youth impotence)

ز. بیخوابی یا بدخوابی و مشکلات مشابه (Insomnia/Sleep problem)

3- مرحله گرفتاری بسیار شدید یا حالت اعتیاد (Addictive)

بروز علایم زیر در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است که شدت ابتلای وی یا مدت آن بیش از مرحله دوم است و فرد حتی در روز ? بار استمناء می کند و در نتیجه عوارض بسیار شدیدتری ظاهر شده است:

الف. خستگی و کوفتگی (Fatigues/Tiredness)

ب. ریزش شدید موها (Severe hair loss)

ج. تارشدن دید چشمها (Blurred vision)

د. وز وز گوش (Buzzing in the ears)

ه. انزال زودرس و غیرارادی یا خروج منی به صورت قطره قطره ( prematurely Ejaculation)

و. درد کشاله ران و ناحیه تناسلی (Groin/Testicular pain)

ز. دردهای قولنجی در ناحیه لگن و استخوان دنبالچه ( the pelvic cavity or tail bone Pain or cramps in).

?

سخن آخر

متاسفانه عده ای از نام و رسم خود استفاده کرده و جوانان را به سوی خود ارضائی هدایت می نمایند، و حتی ادعا می کنند که این عمل بدون ضرر بود و در مواردی هم نوعی درمان محسوب می گردد.

به عنوان مثال بیان می دارند افرادی که دچار زود انزالی هستند، برای جلوگیری از انزال زودرس در زمان آمیزش جنسی بهتر است قبل آمیزش، استمناء بکنند تا در هنگام آمیزش انزال دیرتر انجام گردد.

در حالی که انزال زودرس از عوارض خود ارضائی می باشد، و حال چگونه می توان از علت بیماری برای درمان بیماری استفاده کرد؟

و تنها در مورد این گونه افراد می توان به این آیه شریفه اشاره داشت:

إِنَّ الَّذِینَ یحُِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فىِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ لهَُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فىِ الدُّنْیَا وَ الاَْخِرَةِ(نور، 19)

کسانى که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکى براى آنان در دنیا و آخرت است.

کینسی، مستر و جانسون که به عنوان پایه گذاران مطالعات جنسی نوین شناخته می شوند بر این عقیده اند که یک جوان می تواند چندین مرتبه در طول روز خود ارضایی کند چراکه علم پزشکی هیچ گونه تاثیر جانبی خطرناکی را پیدا نکرده که مربوط به خودارضایی باشد. آنها بر این باورند که اهمیت خود ارضایی به ویژه در زمان بلوغ که خصوصیات های زنانه و مردانه در افراد بروز می کند از اهمیت بیشتری برخوردار می شود و به همان اندازه که در مردها اهمیت دارد برای خانم ها نیز مهم است.

منابع و مآخذ

1-وسائل الشیعه، موسسه آل البیت، 1409ه.ق، جلد28، صفحه365، حدیث 34978

2- وسائل الشیعه، موسسه آل البیت، 1409ه.ق، جلد2، صفحه131، حدیث 1709

3- مستدرک الوسائل، جلد14، صفحه 356، حدیث 16948، موسسه آل البیت، 1408ه.ق

4- وسائل الشیعه، موسسه آل البیت، 1409ه.ق، جلد20، صفحه353، حدیث 25808

5- جوانان چرا، راهکار های مبارزه با برخی از مشکلات جوانان، مصطفی زمانی، انتشارات پیام اسلام، چاپ دوم 1379، صفحه72

6- جوانان چرا، راهکار های مبارزه با برخی از مشکلات جوانان، مصطفی زمانی، انتشارات پیام اسلام، چاپ دوم 1379، صفحه73

7- دیگر منابع استفاده شده

www.drhaghighat.com

www.salamatnews.com

www.mardoman.net

www.pezeshkan.org

تذکر:

استفاده از وب سایت هایی که نامشان آورده شد، دلیل بر تایید تمامی مطالب آنها نیست.


شادی در اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مقدمه:

هر مکتبی برای خود دستور العمل های خاصی دارد و همواره تابعین خود را تشویق به پیروی از آن ها می نماید.

در میان این دستور العمل ها می توان به مسائل اخلاقی و خصوصا اجتماعی توجه خاصی داشت. زیرا مکاتب مختلف با توجه به آنچه که در پی رسیدن به آن هستند در این زمینه دستورات متفاوتی دارند.

یکی از این دستورات اخلاقی اجتماعی، مساله نحوه برخورد با دیگران و همچنین مساله اخلاق اجتماعی در تشکل ها می باشد. و از آنجا که مبحث اخلاق اجتماعی بسیار وسیع می باشد، در این قسمت ما به مساله شادی و شادابی و چگونگی آن از نظر اسلام می پردازیم.

شادی یا غم:

شاید افراد بسیاری دارای این نظر می باشند که اسلام دینی خشک و خالی از هرگونه لطافت می باشد. و یا افراد دیگری هستند که خیال می کنند اسلام همواره تشویق به ماتم و غم می نماید. از این رو عده ای خشک مقدس و عده ای دیگر دین گریز شده اند. و این دو دسته کاملا مشخص می باشد که هیچ گونه اطلاعات صحیحی از اسلام ندارند.

در اینجا برای رد این دو نظریه کاملا اشتباه، حدیثی از رسول اکرم(ص) می آوریم:

قال رسول الله(ص):

اُلهُوا و العَبوا فانّی اکره ان یری فی دینکم غلظه.(1)

به تفریح رفته و بازی کنید، زیرا من دوست ندارم که در دین شما سختی دیده شود.

همانگونه که مشخص می باشد رسول اکرم(ص) بیم داشتند از این که دین اسلام، دینی خشک و سخت معرفی شود. و این حدیث خود بیانگر مبارزه پیامبر(ص) با خشک مقدسی می باشد.

البته این دستور اسلام ( شاد بودن و دوری از خشکی) نشان دهنده توجه به مسائلی بسیار دقیق می باشد. اسلام با تذکر و توجه به این مساله دست روی یکی از بزرگترین مسائل تربیتی و روانشناسی گذاشته است.

چراکه در این زمان مساله شاد بودن و شاد زیستن از مهمترین مسائل مطرح می باشد. تاجایی که روانشناسان برای درمان بعضی بیماری ها به خنده درمانی روی آورده اند. و در این زمینه کتب بسیاری نگاشته شده است. که همه سعادت افراد را در گرو شاد بودن می دانند.

مساله شاد بودن آنقدر با اهمیت می باشد که حتی خود رسول خدا(ص) با شوخی کردن، به شاد کردن یاران می پرداختند.

عن یونس الشیبانی، قال: قال لی ابو عبد الله(ع):

کیف مُداعَبَه بعضکم بعضا؟ قلتُ: قلیلا. قال هلّا تفعلوا؟ فانّ المداعبه من حسن الخلق و انک لَتُدخِلُ بها السرور علی اخیک. و لقد کان نبی(ص) یُداعِبُ الرجلَ یرید به ان یسرّهُ.(2)

امام صادق(ع):

چه قدر باهم شوخی می کنید؟

یونس بن شیبانی:

گفتم: خیلی کم!

امام(ع) فرمودند: چرا بایکدیگر شوخی نمی کنید؟همانا که شوخی از خوش اخلاقی است، همانا با مزاح و شوخی می توانی برادر دینی ات را شاد نمایی، رسول خدا(ص) با مردم شوخی می کرد تا مردم را خوشحال سازد.

همانگونه که مشاهده شد، اسلام بسیار به شادی، تفریح و بازی اهمیت می دهد و دلیل آن هم مشخص می باشد، چراکه رسیدن به تعالی نیاز به جامعه ای شاد و سرزنده دارد، نه جامعه ای خشک و افسرده. چراکه عدم شادی، موجب کسالت شده و کسالت ایجاد افسردگی می نماید.

میزان خنده و شوخی:

بعد از آن که مشخص شد اسلام موافق خنده و شوخی می باشد، اینک بایستی نظر اسلام در مورد میزان خنده و شادی را هم دانست. از این رو در این قسمت به چند روایت استناد می کنیم.

قال رسول الله(ص)

لا تُکثِر الضحک فانّ الضحک تُمیتُ القلب.(3)

زیاد خنده مکن. زیرا خنده زیاد دل را می میراند.(نسبت به کارهای مهم بی تفاوت می شود)

درواقع خندیدنِ بسیار باعث می شود تا فرد به مسائل با اهمیت کمتر توجه داشته باشد و از امور مهم باز بماند. درنتیجه دیگر مشکلات را درک نمی کند و تصمیم گیری صحیح در مواجهه با مشکلات ندارد.

شوخی بسیار هم درست مثل خندیدن بسیار می باشد و در روایات از آن نهی شده است.

قال علی(ع)

ما مَزَحَ امرُءٌ مزحهً الّا مجّ من عقله مجّه.(4)

هیچ کسی شوخی(بیجا) نکند، جز آنکه مقداری از عقل خویش را از دست بدهد.

اگر به زندگی افراد شوخ توجه نماییم، متوجه می شویم که این دسته از افراد نسبت به مسائل پیرامون خود بسیار بی تفاوت بوده و حتی در بدترین شرایط باز هم به شوخی می پردازند.

از دیگر اثرات سوء شوخی بیجا، بی اعتبار شدن و از دست دادن احترام و ارزش فرد می باشد. چراکه این دسته از افراد در نظر مردم به صورت یک دلقت می مانند که تنها وظیفه آن ها خنداندن و سربه سر دیگران گذاشتن می باشد. از این رو دیگران هم با آن ها شوخی کرده و گاهی اوقات با این کار اعتبار این دسته از افراد را هم از بین می برند. و درنتیجه حتی زیردستان هم از آن ها حساب نبرده و این دسته از افراد نمی توانند مدیران خوبی باشند. در این مورد حضرت رسول اکرم(ص) فرموده اند:

قال رسول الله(ص)

لا تمزح فیَذهب بَهائُک.(5)

(زیاد) شوخی مکن، زیرا ارزش تو از بین می رود.

با توجه به آنچه گذشت مشخص شد که در شوخی و خنده بایستی حد تعادل را در نظر گرفت تا بتوان از فوائد آن بهره برد، چراکه در غیر این صورت سود به زیان تبدیل می گردد.

شادی هایی که مورد نهی هستند:

بعد از آن که ثابت کردیم اسلام با اساس و اصل شادی، خنده و شوخی موافق می باشد، بایستی به نواهی وارد شده در این زمینه هم بپردازیم، تا خدایی ناکرده به خیال ثواب گرفتار عذاب نگردیم.

در این مورد به سه دسته از روایت می پردازیم:

الف) شادی از گناه

قال رسول الله(ص)

من اذنب ذنبا و هو ضاحک دخل النار و هو باکٍ.(6)

هر کس گناه کند و خندان باشد، روز قیامت گریان وارد دوزخ خواهد شد.

ب) شادی از شهوت رانی

الا ربّ شهوهِ ساعهٍ اورثَت حزنا طویلا.(7)

آگاه باشید که یک ساعت شهوت رانی، غم درازی را به همراه دارد.

ج) شادی از راه باطل

الضحک ضحکان ضحکٌ یحبُّه الله و ضحکٌ یَمقُتُه الله فاما الضحک الذی یحبه الله فالرجل یکشِر فی وجه اخیه شوقا الی رویته، و اما الضحک الذی یمقته الله تعالی فالرجل یتکلم بالکلمه الجَفاءَ و الباطل لیضحک یهوی بها فی جهنم سبعین خریفا.(8)

خنده بر دونوع است: خنده ای که خداوند آن را دوست دارد و خنده ای که خداوند با آن دشمن است. اما خنده ای که خداوند دوست دارد آن است که مردی به روی برادر خود، به خاطر خوشحالی از دیدارش می زند و اما خنده ای که خداوند دشمن دارد، آن است که مردی سخن ظالمانه و باطلی را بزند تا بخندد و یا دیگران را بخنداند که به خاطر این کار هفتاد پاییز(سال) در جهنم می افتد.

با توجه به سه روایت بالا هرنوع شادی که به وسیله گناه، فعالیت های شهوانی و اذیت دیگران صورت بگیرد، ناپسند و مورد نهی می باشد. و درواقع این شادی پایدار نخواهد بود و در اثر تاثیرات تکوینی گناه، از بین خواهد رفت.

از این رو ایجاد شادی به وسیله آلات قمار، غنا، فحش، دروغ و ... مورد نهی می باشد و بازخواست الهی را به همراه دارد.

قال رسول الله(ص)

ان الله لا یواخذ المزّاح الصادق فی مزاحه.(9)

حقیقتا خداوند، افراد شوخی را که در شوخی خود، راستگو هستند مورد بازخواست قرار نمی دهد.

در این روایت صدق به معنای عدم دروغ، تهمت، حرف زشت و به معنای کلی عدم گناه می باشد.

درنتیجه باتوجه به سه روایت قبل و این روایت، افرادی که برای به دست آوردن شادی، به گناه روی می آورند مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.

منابع و مآخذ

1- نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه223، حدیث962

2- سنن النبی، سید محمد حسین طباطبائی، ترجمه عباس عزیزی، صفحه86، حدیث108، انتشارات صلاه، چاپ دوم، 1382

3- نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه335، حدیث1460

4- نهج البلاغه، ترجمه دشتی، حکمت 450

5- نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه506، حدیث2303

6- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ترجمه محمد رضا انصاری محلاتی، انتشارات نسیم کوثر، چاپ اول، 1382، صفحه 437

7- نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه627، حدیث2869

8- نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه334، حدیث1459

9- نهج الفصاحه، انتشارات چاف، چاپ اول، 1385، صفحه505، حدیث2302


اعجاز علمی قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

قرآن کتابی برای هدایت:

خداوند متعال بشر را برای هدایت آفرید و از این جهت برای هدایت و جلوگیری از سرگردانی انسان ها، پیامبران را مبعوث کرد. ولی پیامبران همیشه در دسترس بشر نمی توانستند باشند و حوادث طبیعی و غیر طبیعی آن ها را از انسان ها جدا می کرد، مثل مرگ، شهادت، زندان و... .

از این رو خداوند همراه با بعضی از پیامبران خود کتاب هایی را به عنوان کتاب قانون و هدایت فرستاد، که در این کتب هرچه برای سعادت دنیا و آخرت باشد آمده است.

البته متاسفانه دشمنان و کم فهمان تمامی این کتاب ها را بعد از مرگ و یا شهادت پیامبر خود به نابودی و تحریف کشاندند و آن ها را پر از خرافات کردند، و تنها از میان آن کتب قرآن باقی ماند و همین یک کتاب بشر را از علم و معرفت غنی کرد.

قرآن سراسر معجزه و شگفتی می باشد، چه در بعد اخلاقی و فقهی، چه در اعتقادات و عرفان و حتی در بیان مسائل علمی و تاریخی.

یک نکته:

البته بایستی توجه کرد که قرآن کتاب علمی، تاریخی، سیاسی، اخلاقی، فقهی و ... نمی باشد. بلکه قرآن کتاب هدایت می باشد و از این رو هرآنچه برای هدایت لازم می باشد را بیان کرده است.

اعجاز علمی قرآن:

همانگونه که گفتیم قرآن سراسر اعجاز و شگفتی می باشد که شاید سال ها برای شناخت و درک و تبیین آن ها وقت لازم باشد. و ما هم با توجه به وقت کمی که داریم در این مختصر تنها به قسمتی از اعجاز علمی قرآن اشاره می کنیم.

حضرت علی(ع):

قرآن مشعل فروزانی است که فروغ و تابش آن به خاموشی نمی گراید و دریای عمیقی است که فکر بشر به ژرفای آن نمی رسد.(1)

تنگی نفس و صعود به فضا:

فَمَن یُرِدِ اللَّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشرَْحْ صَدْرَهُ لِلْاسْلَامِ وَ مَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یجَْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فىِ السَّمَاءِ کَذَالِکَ یجَْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلىَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ(الانعام، 125)

هر کس را که خدا خواهد که هدایت کند دلش را براى اسلام مىگشاید، و هر کس را که خواهد گمراه کند قلبش را چنان فرو مىبندد که گویى مىخواهد که به آسمان فرا رود. بدین سان خدا به آنهایى که ایمان نمىآورند پلیدى مىنهد.

امروزه ثابت شده است که هوای اطراف زمین در نقاط مجاور این کره کاملا فشرده و برای تنفس انسان آماده است ولی هرچه به سمت بالا حرکت کنیم هوا رقیق تر می شود و میزان اکسیژن کمتر می گردد تا جایی که به مرحله ای خواهیم رسید که دچار تنگی نفس و احساس فشار شدید در سینه خواهیم شد.

آغاز خلقت از نظر قرآن:

ثمَُّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ وَ هِىَ دُخَانٌ فَقَالَ لهََا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائعِینَ(فصلت، 11)

سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالى که بصورت دود بود به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روى اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مىآییم (و شکل مىگیریم)!»

أَ وَ لَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَُّ شىَْءٍ حَىٍّ أَ فَلَا یُؤْمِنُونَ(انبیاء، 30)

آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم و هر چیز زندهاى را از آب قرار دادیم؟! آیا ایمان نمىآورند؟!

علم ستاره شناسی ثابت کرده است که در ابتدای خلقت کرات آسمانی به صورت توده گاز به هم متصل بوده اند و بعد ها به مرور زمان بر اثر فشردگی و تراکم شدید گاز ها تبدیل به جسم شدند.

تا این که انفجار عظیمی رخ داد که هنوز صدای مهیب آن در 15 میلیار سال پیش از طریق دستگاه های حساس به گوش منجمان می رسد.

این نظریه علمی را اولین بار لاپاس، ریاضیدان و منجم فراسوی در حدود 2 قرن پیش داد. که امروزه ثابت شده است.

قرآن وگسترش جهان:

وَ السَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْیْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ(ذاریات، 47)

و ما آسمان را با قدرت بنا کردیم، و همواره آن را وسعت مىبخشیم!

تئوری گسترش جهان توسط ژورژ لومتر، ریاضیدان بلژیکی ارائه شد و این تئوری هنگامی که تلسکوپ پالومار راه اندازی شد مورد قبول واقع گشت. این تلسکوپ نشان داد که جهان هستی از زمان انفجار بزرگ تا کنون دائما در حال گسترش است.

در ادامه این تحقیقات دانشمند دیگری به نام دکتر ادوین پ. هوبل اظهار داشت که تمامی کهکشان های هستی و اجرام کوچک و بزرگ آسمانی با سرعت زیادی از یک دیگر دور می شوند.

این سرعت 60 هزار تا 150 هزار کیلومتر در ثانیه است و همه این کهکشان ها با این سرعت به سمت وگا که در وسط دنباله دب اصغر قرار دارد در حرکت هستند.

و خداوند در این مورد فرموده اند:

وَ الشَّمْسُ تجَْرِى لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَالِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ(یس، 38)

و خورشید (نیز براى آنها آیتى است) که پیوسته بسوى قرارگاهش در حرکت است این تقدیر خداوند قادر و داناست.

وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کلٌُّ یجَْرِى لِأَجَلٍ مُّسَمًّى(رعد، 2)

خورشید و ماه را مسخّر ساخت، که هر کدام تا زمان معینى حرکت دارند!

قرآن و حرکت زمین:

هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُواْ فىِ مَنَاکِبهَِا وَ کلُُواْ مِن رِّزْقِهِ وَ إِلَیْهِ النُّشُورُ(ملک،15)

او کسى است که زمین را براى شما رام کرد، بر شانههاى آن راه بروید و از روزیهاى خداوند بخورید و بازگشت و اجتماع همه به سوى اوست!

این آیه اشاره به حرکت انتقالی زمین دارد چراکه زمین را به مرکب متحرکی تشبیه کرده است که در عین حرکت سریع، سرنشینان خود را ناراحت نمی کند.

در جای دیگر خداوند به نقش کوه ها در استحکام زمین اشاره کرده و می فرماید:

وَ أَلْقَى فىِ الْأَرْضِ رَوَاسىَِ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَ أَنهَْارًا وَ سُبُلًا لَّعَلَّکُمْ تهَْتَدُونَ(نحل، 15)

و در زمین، کوههاى ثابت و محکمى افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگیرد و نهرها و راههایى ایجاد کرد، تا هدایت شوید.

مساله مطرح شده در این آیه زمانی در مورد زمین مصداق پیدا می کند که زمین دارای حرکت دورانی به دور خود باشد، آنگاه برای ثبوت قطعات زمین در برابر نیروی گریز از مرکز کوه ها که ریشه آن ها تا اعماق زمین گسترده شده است نقش خود را نمایان می کنند.

قرآن و جاذبه عمومی:

اللَّهُ الَّذِى رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیرِْ عَمَدٍ تَرَوْنهََا(رعد، 2)

خدا همان کسى است که آسمانها را، بدون ستونهایى که براى شما دیدنى باشد، برافراشت.

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَیرِْ عَمَدٍ تَرَوْنهََا(لقمان، 10)

(او) آسمانها را بدون ستونى که آن را ببینید آفرید.

نیوتن در مورد قانون جاذبه عمومی می گوید:

تنها قوه جاذبه برای تعلیل و تفسیر نظام شگفت عالم ستارگان کافی نیست، بلکه باید یک منبع علم و قدرت، جرم و فاصله و سرعت حرکت همه آن ها را سنجیده و هریک را در مدار معینی قرار داده باشد و او خداست.(2)

قرآن و حرکت ماه:

وَ الْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتىَ عَادَ کاَلْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ(یس، 39)

و براى ماه منزلگاههایى قرار دادیم، (و هنگامى که این منازل را طى کرد) سرانجام بصورت «شاخه کهنه قوسى شکل و زرد رنگ خرما» در مىآید.

ستاره شناسان پس از رصد های دقیق ماه، دریافته اند که حرکت انتقالی ماه به صورت پیچ در پیچ است. بنابر این اگر بخواهند مکان قرار گرفتن ماه و مسیر ورود و خروج آن را از قرارگاه های خود در یک زمان معین از شب های مختلف رسم کنند شکلی عینا شبیه خوشه خرما را مشاهده خواهند کرد.

حرکت همه موجودات:

وَ تَرَى الجِْبَالَ تحَْسَبهَُا جَامِدَةً وَ هِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِى أَتْقَنَ کلَُّ شىَْءٍ إِنَّهُ خَبِیرُ بِمَا تَفْعَلُونَ(نمل، 88)

کوهها را مىبینى، و آنها را ساکن و جامد مىپندارى، در حالى که مانند ابر در حرکتند این صنع و آفرینش خداوندى است که همه چیز را متقن آفریده او از کارهایى که شما انجام مىدهید مسلّماً آگاه است!

وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ الَّیْلَ وَ النهََّارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کلٌُّ فىِ فَلَکٍ یَسْبَحُونَ(انبیاء، 33)

او کسى است که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید هر یک در مدارى در حرکتند!

کلیه عالم از ذرات اتم تشکیل شده اند و درون اتم ها الکترون ها با سرعت فوق العاده ای در حال حرکت به دور هسته مرکزی اتم می باشند. بنابراین جهان چیزی جز حرکت نیست.

در کتاب تاریخ زمان، نویسنده فرانسوی آن می نویسد:

از مطالعاتی که ما انجام داده ایم این نتیجه حاصل شده است که هیچ موجود ساکنی در عالم وجود ندارد.

این حرکات حتی در مورد قاره ها هم صادق است. و قاره ها در اثر جریانات ناشی از نیروهای درونی زمین از یکدیگر جداشده و فاصله می گیرند.

بطور مثال هندوستان و استرالیا و قاره قطب جنوب در عرض میلیون ها سال از صفحه آفریقا کنده شده و هریک به سمتی رفته اند.

صفحه هندوستان به سوی شمال حرکت نموده و به زیر آسیا لغریده و در نتیجه سلسله جبال هیمالیا را ایجاد کرده است. و این سلسله جبال هرسال چند سانتی متر بزرگرتر می شوند.(3)

پیدایش حیات:

وَ اللَّهُ خَلَقَ کلَُّ دَابَّةٍ مِّن مَّاءٍ فَمِنهُْم مَّن یَمْشىِ عَلىَ بَطْنِهِ وَ مِنهُْم مَّن یَمْشىِ عَلىَ رِجْلَینِْ وَ مِنهُْم مَّن یَمْشىِ عَلىَ أَرْبَع(النور، 45)

و خداوند هر جنبندهاى را از آبى آفرید گروهى از آنها بر شکم خود راه می روند، و گروهى بر دو پاى خود، و گروهى بر چهار پا راه می روند.

ژرژ واینایس بیشوف در کتاب خورشید، زمین و انسان می نویسد:

آنچه می توان با قاطعیت نسبی گفت این است که حیات در محیط گرم آب آغاز شد.(4)

همچنین یک دانشمند زیست شناس که بعد از شنیدن آیه 30 سوره الانبیا(وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَُّ شىَْءٍ حَى) مسلمان شد، علت مسلمان شدن خود را چنین بازگو کرد : چگونه مطلبی را که ما بعد از سالها تحقیق به آن دست یافتیم قرآن در 1400 سال پیش در یک جمله کوتاه بیان داشته است.(5)

منابع و مآخذ:

1) نهج البلاغه، خطبه 193

2) انسان و جهان، آیت الله حسین نوری، صفحه 57

3) نقل از اختراعات و اکتشافات قرن بیستم، تروی آی ویلانر، صفحه 77

4) احمد امین، راه تکامل، ج2، ص32

5) فروغ دانش جدید در قرآن و حدیث، م.حقیقی، ج1، ص104

نکته:

اصل مطالب از کتاب قرآن و طبیعت، سید حمیدی کلیجی، انتشارات حلم، چاپ اول، 1384، صفحه 234 نقل شده است.